کشاورزی سنتی
در کشاورزی سنتی، فعالیت کشاورزی از قبیل زراعت، باغداری و دام پروی یا پروش ماهی و … برای دهقان کار او و نوع زندگی او محسوب میشود و این مهمترین ویژگی این گروه و متمایز کننده از سایر افرادی که کشاورزی فقط شغل آنها و محل کسب درآمد آنها میباشد در صورتی که زندگی آنها میتواند در شهر یا در روستا باشد. در کشاورزی سنتی نیروی کار مهمترین عامل در افزایش تولید میباشد و این یکی از دلایل وجود خانوارهای پر جمعیت در مناطق کشاورزی بوده است.
کشاورزی از ديرباز در ادوار تاريخي جوامع بشری در راستای ايجاد، توسعه و تکامل تمدنها تاثير به سزايی داشته است، لذا تشکيل اجتماعات بشری در واحدهای جغرافيايی شهری، روستايی و حتي کشوری در طول تحولات تاريخی در قرون طولانی وابسته به رونق و توسعه کشاورزی بوده به نحوی که تا قرون وسطی کشاورزی با ساختار سنتی و روند کاری سادهای همراه بوده است و در ايران هم تا اواخر دوره قاجار به صورت سنتي فعاليت کشاورزی انجام مي گرفت.
آنچه که مردم روستاهای کشور ما با آن دست و پنجه نرم می کنند و با توجه به تغییر و تحولات رو به سرعت جهانی در مکانیزه شدن کلیه امور، باعث در تنگنا قرار گرفتن شدید و شکننده این بخش از جامعه شده است، به گونه ای که می توان گفت آنچه که علی رغم مشکلات بسیار این بخش، آن را همچنان زنده نگه داشته است؛ دلبستگی های آباء و اجدادی به زمین، نبود کار و درآمد در بخش های دیگر، که در نتیجه گیری کلی می توان به ضرب المثل کاچی بهتر از هیچی اشاره کرد.
کشاورزی از ديرباز در ادوار تاريخي جوامع بشری در راستاي ايجاد، توسعه و تکامل تمدنها تاثير به سزايي داشته است، لذا تشکيل اجتماعات بشري در واحدهاي جغرافيايي شهري، روستايي و حتي کشوري در طول تحولات تاريخي در قرون طولاني وابسته به رونق و توسعه کشاورزي بوده به نحوي که تا قرون وسطي کشاورزي با ساختار سنتي و روند کاري سادهاي همراه بوده است و در ايران هم تا اواخر دوره قاجار به صورت سنتي فعاليت کشاورزي انجام مي گرفت.
نقاط کشاورزی سنتی
يکی از اصليترين و مهم ترين ويژگی اين کشاورزی استفاده از تجارب ارزشمند تاريخی کشاورزی بوده که از پيشينيان به ارث برده اند و تعريف و مفهومی از کشاورزی سنتی را در مجامع علمی امروزی منعکس میساخت.
یکی از محاسن کشاورزی سنتی نسبت به کشاورزی صنعتی این است که به عقیده محققین در این نوع از کشاورزی آسیب کمتری به محیط زیست و منابع طبیعی وارد میشود. علاوه بر این که در کشوری مانند ایران این گروه یک طبقه اجتماعی با آداب و سنن خاص خود را تشکیل میدهند که جامعهشناسی روستایی خود مصداقی در این باره میباشد.
در کشاورزی سنتی، کشاورزان تجارب گذشته را که از پدران و نياکان خويش نسل به نسل دريافت داشتهاند در عرصه عمليات کشاورزی به کار ميبرند، لذا با توجه به سطح سواد پايين و متوسط تعداد عمدهاي از کشاورزان کشور ما کشاورزی سنتی و تجربيات آن هنوز هم به عنوان يک روش کشاورزی مورد استفاده قرار میگيرد.
به طور کلی کشاورزان در طول تاريخ کشاورزی شرق زمين از جمله ايران تا قبل از ورود علوم و فنون جديد و تکنولوژی کشاورزی با ابزار دستی کشاورزی میکردند تا امروزه هم در بعضی از نقاط کاربرد اين ابزارآلات و حتی نهادههای قديمی مرسوم بوده است. در واقع اين ابزارهای تغيير نيافته در طول قرنهای متمادی نماد بارز کشاورزی سنتی بوده است. کشاورزی سنتی در طول زمان با تحول و دگرگونی برخلاف کشاورزی مدرن فاصله چشمگيری داشته به گونهای که در کشاورزی سنتی روند کاري ثابت و شخصی در هر دوره کاری عمليات کشاورزی وجود داشته و کشاورزان نه براساس اصول دانش کشاورزی بلکه بر مبنای اندوختههای تجربی خويش اقدام به کشت و زرع مینمودهاند.